نویسنده: ایکاروس، تاریخ انتشار: دو شنبه ۶ آبان ۱۳۹۸
تیتسیانو وچلی مشهور به تیسین (تلفظ انگلیسی) نقاش رنسانس ایتالیایی می باشد. وی یکی از مشهور ترین نقاشان قرن شانزدهم مکتب ونیز محسوب میگردد. وی در میان همدوره ای های خود به عنوان خورشیدی در میان ستارگان کوچک شناخته می شده است (این تعبیر را از قسمت بهشت کمدی الهی دانته بر گرفته اند). این هنرمند بزرگ در دسته نقاشانی قرار می گیرد که در بسیاری از سبکها به چیره دستی و استادی رسید. وی در نقاشی پرتره، منظره، میتولوژی و موضوعات مذهبی به درجه استادی رسیده بود و آثار درخور و بسیار زیبایی خلق کرد. سبک وی، نوع رنگ گذاری و رنگ سازیش نه تنها بر نقاشان همدوره، بلکه بر روی نقاشان دوره های بعدی نیز تاثیرات بسیاری داشته است. خواننده عزیز توجه داشته باشد که تلفظ صحیح نام این هنرمند تیتزیانو می باشد که در فارسی به آن تیسین اتلاق شده و همینطور در بیشتر مواقع از تلفظ انگلیسی آن استفاده می شود. بنابراین ما نیز در این مقاله از نام رایج او به فارسی استفاده می کنیم.
زمان دقیق تولد تیسین مشخص نیست. وقتی به سن کهولت رسید در نامه ای به پادشاه اسپانیا ادعا کرد که در سال 1474 به دنیا آمده است. اما این ادعا نادرست و بعید می نماید. بیوگرافی نویسان دوران او ارقامی بین سالهای 1473 تا 1482 را ارائه می دهند. اما بیوگرافی نویسان جدیدتر ارقامی مابین 1488 تا 1490 را ارائه می دهند که این ارقام منطقی تر به نظر می رسد. ناگفته نماند که در اوایل قرن بیستم سن درگذشت وی را 99 سالگی اعلام کرده اند. وی فرزند جورجو وچلی و همسرش لوچیا بوده است. از این دو شخص اطلاعات بسیار کمی در دست می باشد. جورجو سرپرست یک قلعه بود و همینطور معادن محلی را برای صاحبان آنها کنترل و مدیریت می کرده است. وی همینطور یک مشاور و یک سرباز برجسته محسوب میشده است. بسیاری از افراد خانواده وی شخصیتهای دولتی برجسته بوده اند و به طور کل آنها در منطقه ای زندگی می کردند که توسط دولت ونیز اداره می شده است. در حدود سن ده یا دوازده سالگی تیسین و برادرش فرانچسکو به ونیز و نزد عموی آنها فرستاده شدند. این سفر به منظور یافتن یک نقاش مناسب و شاگردی و کارآموزی این دو انجام گرفته است. آنها با یک نقاش گمنام به نام سباستین زوکاتو تماس گرفتند. پسر این نقاش یک موزاییک کار نسبتا شناخته شده بود و همینطور ظاهرا خانواده تیسین ارتباط دوستی با این نقاش داشته اند. این نقاش آنها را به نزد جنتیله بلینی نقاش مشهور ونیزی آن دوران برد. بعدها تیسین و برادر از نزد این نقاش به نزد برادر وی به نام جووانی بلینی رفتند. در آن دوران برادران بلینی خصوصا جووانی از سردمداران نقاشی در شهر ونیز بودند. در این دوران وی با حلقه ای از جوانان علاقمند به نقاشی هم سن خود آشنا شد که در میان این حلقه می توان به لورنزو لوتو، سباستیانو دل پیومبو و برادرش فرانچسکو ویچلیو اشاره کرد. یک نقاشی فرسک در کاخ مورسینی ونیز که تحت عنوان هرکولس نام دارد را به آثار متقدم تیسین نسبت می دهند. دو کار دیگر که یکی مریم کولی که در وین اتریش می باشد و دیگری ملاقات مریم با الیزابت می باشد اکنون در آکادمی ونیز نگهداری می شود. پرتره مردی با آستین کلفت نیز از پرتره های متقدم این استاد بزرگ می باشد که ظاهرا در سال 1509 به تصویر کشیده شده است. وازاری این موضوع را در سال 1568 مورد تایید قرار داده است. بسیاری از محققان بر این باور بوده اند که این تصویر لودوویکو آریوستو شاعر و نمایشنامه نویس ایتالیایی بوده است. اما اکنون بر این باور می باشند که این پرتره تصویر جیرالمو بارباریگو سیاستمدار ایتالیایی می باشد.
رامبراند نقاش مشهور هلندی دوره باروک از ترکیب بندی این پرتره برای تصویر سلف پرتره خود استفاده کرده است.
تیسین به عنوان دستیار به نقاش بزرگ مکتب ونیزی جورجونه پیوست. اما بسیاری از منتقدان و هنرشناسان همدوره این هنرمند، کارهای او را زیباتر و تاثیر گذارتر از استاد خود یافتند. برای مثال در نقاشی های فرسکی که در قسمت خارجی ساختمانی که شهروندان مهم آلمانی در آن سکونت داشته اند (که اکنون تقریبا تمام آنها از بین رفته اند) به وضوح میتوان رقابت تیسین را با استاد خود دید. در قرن بیستم بحث های داغی برای تمیز دادن آثار تیسین از جورجونه در می گرفت و برخی از آثار وی را به تیسین نسبت می دهند. یکی از این آثار بردن مسیح بر روی صلیب می باشد که تعریف صحنه اینک انسان است. کلمه اینک انسان ترجمه لفظ لاتین (Ecce Homo) می باشد که پیلاطس حاکم رومی اورشلیم در هنگام به صلیب کشیدن مسیح به مردم خشمگین گفت. این اصطلاح در کتب مقدس مسیحیان و همینطور آثار هنری مربوط به آن آمده است. همانطور که گفته شد هنرمند خالق این اثر به طور صد درصد مشخص نیست.
این دو استاد جوان به عنوان رهبران مکتبی شناحته شدند که در آن دوران به آن هنر مدرن اتلاق می شد. در این مکتب آنها از قرینه سازی های بسیار جلوگیری کرده و فیگور و موضوعات را نرم تر و پر احساس تر کار می کردند. به طور کلی سبک این نقاشان نسبت به گذشته انعطاف پذیرتر شده بود. همینطور آنها از سبک خشک مذهبی که سردمداران آن برداران بلینی بودند دوری می کردند. در سالهای 1507 تا 1508 جورجونه از طرف دولت مامور بازسازی نقاشی های فرسک ساختمان محل اقامت آلمانی ها شد. تیسین و مورتو دا فلتره نیز با او همکار شدند. همانطور که قبلا گفته شد برخی از این نقاشی ها را به تیسین نسبت می دهند، طبیعتا برخی دیگر را فلتره به انجام رسانیده و در برخی منابع آمده است که قسمتهایی از کار را نیز نقاش و چاپگر ایتالیایی جووانی باتیستا فونتانا انجام داده است. جورجونه عمر کوتاهی داشت و پس از درگذشتش تیسین سبک او را ادامه داده و آثاری با تاثیر از وی خلق کرد. اما با گذشت زمان کم کم سبک خود و قلمزنی خاص خود را بدست آورد. کمی بعد در سال 1511 وی توانایی خود در نقاشی فرسک را در پادووا و در کلیسای کرملی و همینطور در مدرسه سنتو به همگان نشان داد. برخی از این نقاشی ها هنوز سالم هستند و امروزه نیز وجود دارند. آثاری مانند سه گانه معجزه های سنت آنتونیو جزو این آثار می باشند.
در سال 1512 از پادووا به ونیز بازگشت. در سال 1513 وی موفق به دریافت نوعی گواهینامه معتبر به نام لا سنسریا شد. این گواهینامه از اعتبار بسیاری برخوردار بود به طوری که اکثر هنرمندان در پی به دست آوردن آن بودند و بسیاری آرزوی دریافت آن را داشتند. با دریافت این گواهی و به طور رسمی به استخدام دولت درآمد. وی در این سمت وظیفه پایان دادن به نقاشی های ناتمام جیوانی بلینی را در قصر دوک بر عهده گرفت. پس از مدتی آتلیه شخصی خود را دایر کرد و پس از درگذشت جیوانی بلینی به مقام بالاتری در جمع هنرمندان آن دوران نائل گشت. با رسیدن به این درجه وی از دستمزد مرتب و قابل توجهی برخوردار گشت و همینطور از پرداخت مالیاتهای شهروندی نیز معاف شد. در عوض وی متعهد شد که تعداد پنج نقاشی را برای حاکم آن دوران ونیز که او را دُژ می نامیدند به تصویر بکشد. در سالهای 1515 و 1516 آثار این هنرمند به واقع به بلوغ، پختگی و شکوفایی رسید. وی از زیر سیطره سبک جورجونه بیرون آمد و دست به خلق آثاری پیچیده تر و بزرگتر زد. در همین دوره بود که به خلق آثاری در سبک تاریخی دست زد. جورجونه در سال 1510 و جووانی بلینی در سال 1516 وفات یافتند و تیسین در مکتب ونیزی بی رقیب و تنها ماند. برای مدت تقریبا شصت سال این نقاش بزرگ استاد بی بدیل و مسلم سبک ونیزی باقی ماند. در سال 1516 یکی از مهم ترین و زیبا ترین آثار دوران حیات هنری خود را کامل کرد. این اثر تصمیم (قصد) باکره نام داشت. این اثر برای محراب اصلی کلیسای باسیلیکا دی سانتا ماریا گلوریزا دی فراری سفارش داده شده بود. این کار هنری همچنان در محل قدیمی خود قرار دارد. این نقاشی با غنای زیبای رنگی که دارد در ابعاد بزرگ خلق شد. نمونه این اثر هنری در زمان خود در ایتالیا به ندرت به چشم خورده است.
ساختار این کار زیبا بدین صورت می باشد که پنداری دو یا سه صحنه در یک زمان واحد با هم متحد شده و در یک صحنه واحد قرار گرفته اند. زمین و بهشت در این تصویر به صورت یک صحنه باز و لایتناهی دیده می شود. این اثر به قدری تاثیر گذار بود که توسط وی در سری های گوناگون ادامه پیدا کرد. آثاری مانند مریم در هاله نور در آنکونا و اعلان مالکیوسترو در شهر ترویزو جزو این دسته از آثار می باشند.
وی سرانجام به سبک منحصر به فرد خود دست یافت و این رویداد را می توان در اثر پالا پزارو که در سالهای 1519 تا 1526 خلق شد ملاحظه کرد. بسیاری این اثر را مطالعاتی ترین اثر این نقاش بزرگ به حساب می آوردند. در این نقاشی صبر و تحمل و دقت نقاش بسیار مشهود و قابل ملاحظه می نماید. در این اثر زیبا تیسین مفهوم جدیدی از به تصویر کشیدن افراد مقدس را ارائه داد و در آن از تکنیک معماری در جهت نشان دادن درجات افراد مقدس بهره گرفت.
از این پس بود که وی به شهرت دست یافت و تبدیل به یک نقاش مشهور شد. در همین دوران دست به خلق شاهکاری دیگر در عمر هنری خود زد که این کار مرگ سن پیتر نام دارد و در کلیسای بازیلیکای سن جووانی بوده است. این اثر متاسفانه به دلیل آتش سوزی از بین رفته است و امروزه تنها اسکیس این اثر باقی مانده است. این هنرمند بزرگ به تولید آثاری از مریم مقدس ادامه داد که نکته جالب در این آثار این است که تصویر مریم را در میان مناظر زیبای طبیعی مشاهده می نماییم. این تصاویر نوعی زیبایی طبیعی و شاعرانه را در خود دارند که همین خصوصیت، این کارها را متمایز و منحصر به فرد می نماید. اوج مهارت رنگ شناسی و تبحر این هنرمند بزرگ را می توان در مجموعه آثار وی با نام دانائه که یک ایزد بانوی یونانی می باشد ملاحظه کرد. نسخه اولیه این نقاشی برای آلساندرو فرانزه دوک بزرگ ایتالیایی تهیه شد. اما بعدها نسخه های دیگری در این سبک و موضوع برای افرادی همچون فیلیپ دوم پادشاه اسپانیا نیز تولید شد. تیسین برای این شخص تعداد بسیاری از آثار با سبک و گرایش میتولوژی را خلق کرد.
یکی دیگر از نقاشی های مشهور وی، باکاس و آریانده می باشد. در این اثر تیسیئوس قهرمان افسانه ای آتن به تصویر کشیده شده است که کشتی او را از فاصله دور نشان می دهد که در حال ترک آریانده می باشد. در این زمان باکوس سر می رسد و از ارابه خود به بیرون می جهد. باکوس به همراه دو یوزپلنگ وحشی از راه میرسد و در همین لحظه است که به عشق آریانده گرفتار می شود. این نقاشی ها نیز سریالی می باشند و توسط بلینی، تیسین و دوسو دوسی (جیووانی دی نیکولو دِ لاتِری) برای یکی از اتاقهای قصر دوک فرارا به تصویر کشیده شده اند. اما دوره بعدی که تغییرات در کار استاد بزرگ پیش آمد مربوط به سالهای 1530 تا 1550 می باشد. و در یکی از آثار فاخر خود تصویر مرگ سن پیتر را اجرا می نماید. در سال 1538 دولت مرکزی ونیز از غفلت و اهمال تیسین در اجرای نقاشی های قصر دوک ناخرسند شد. و با این شرایط ، آنها از وی درخواست پس دادن پول آثار سفارش داده شده را کردند. همینطور به وی دستور داده شد که مبلغی از پولی که برای کارهای گذشته در سالهای پیش به وی داده بودند را نیز عودت دهد. در این شرایط پوردنون را به جای تیسین برای کار در قصر گماشتند و وی شروع به کار و نقاشی برای کار دکور قصر کرد. اما در پایان سال پوردنون درگذشت و مسئولین دولتی از تیسین درخواست بازگشت به قصر برای اتمام کار را کردند.
وی مدتی از عمر هنری خود را در رم سپری کرد و در این شهر دست به خلق سری آثار مجموعه ونوس زد. از این دست آثار می توان به ونوس اوربینو، ونوس و عشق و ونوس و نوازنده ارگ اشاره کرد. این آثار کاملا بیانگر دلمشغولی ها و وابستگی فکری استاد بزرگ به مجسمه سازی کلاسیک قدیم می باشد. تیسین از همان ابتدای آغاز فعالیت هنری خود نقاش زبردستی در نقاشی پرتره بود. یکی از این آثار زیبا پرتره النورا گونزانیا دوکس اوربینو می باشد که امروزه در موزه اوفیتزی نگهداری می شود.
وی پرتره های بسیاری از شاهزادگان، دوک ها و هنرمندان و نویسندگان بزرگ را به تصویر کشید. تیسین به واقع چهره شناس بزرگی بود و در حال خلق پرتره های اشخاص، همزمان هم کاراکتر شخصیتی آنها را به تصویر میکشید و هم زیبایی صورت آنها را در اثر خود نمایان می کرد. در میان نقاشان بزرگ پرتره، وی با نقاشان بزرگی مانند ولاسکوئز و رامبراند مقایسه می گردد.
در طول بیست وشش سال پایانی زندگی تیسین برای پادشاه اسپانیا فیلیپ دوم کار کرد. وی در دربار این پادشاه غالبا به عنوان یک نقاش پرتره فعالیت می کرده است. وی در طول این مدت بسیار بر روی تکنیک و آثار خود کار کرد و به بیان دیگر در طول این دوره به شدت کمال گرا شد. بسیار پیش می آمد که مدتهای طولانی آثار خود را در آتلیه شخصی حفظ می کرد و به کار بیشتر بر روی آنها می پرداخت. همینطور بسیاری از آثار را پس گرفته و یا درخواست برگرداندن آنها را می کرد و مجددا بر روی این آثار کار می کرد. این موضوع مشکلات بسیاری را در زمینه نسبت دادن آثار خلق شده به او در پی داشت و در بسیاری از آثارش تشخیص اینکه این اثر اوریجینال می باشد یا خیر را مشکل کرد. و از طرف دیگر منجر به جعل آثار این استاد بزرگ در طول زندگی او و پس از مرگش شد. وی همینطور در طول اقامت خود نزد فیلیپ دوم مجموعه بسیار زیبا از نقاشی های اساطیری را خلق نمود.
تیسین جزو نقاشانی می باشد که از آغاز کار خود به موفقیت های بزرگ دست یافت. وی یکی از پایه گذاران و رهبران مکتب ونیز در جهان می باشد. در طول عمر طولانی خود سبکهای گوناگونی را تجربه کرد و نقاشی او دستخوش تغییرات زیادی شد. با این وجود هرگز تمایل خود به رنگ را از دست نداد. ناگفته نماند که در آثار متقدم وی رنگها درخشندگی و سرزندگی آثار متاخر را نداشتند. سبک قلم زدن و رنگ گذاری این استاد بزرگ به واقع تبدیل به یکی از سبکهای اصلی در تاریخ هنر غرب شد.
دیدار - دریچه ای به کلاسهای اخیر
نگاه مختصری به آنچه که اخیرا در کلاسهای حضوری گذشته است.
فیلمهای کوتاه از کارهای در حال انجامی که در آموزشگاه نقاشی ایکاروس و توسط هنرجویان سیاوش مهویس صورت گرفته است.
نقاشی های ما با شما سخن میگویند
اثری از هنرمند آموزشگاه لیدا سماک
اثری از هنرمند آموزشگاه لیدا سماک
اثری از هنرمند آموزشگاه مریم انصاری
کلاسهای ایکاروس
دیـــدگـــاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
بخشهای مورد نیاز علامتگذاری شدهاند *