نویسنده: ایکاروس، تاریخ انتشار: پنجشنبه ۸ شهریور ۱۳۹۷
سورئالیسم یک جنبش فرهنگی هنری می باشد که در اوائل دهه 1920 آغاز شد. این جنبش هنری بیشتر در هنرهای بصری و ادبیات مشهور و شناخته شده می باشد. هنرمند نقاش در این سبک صحنه های دور از حقیقیت اما تا حد زیادی گزنده و حاوی پیام را با تکنیک نقاشی واقع گرایی (در اینجا منظور از واقع گرا صرفا تکنیک اثر می باشد و به هیچ عنوان ارتباطی به نقاشی سبک رئالیستی ندارد) به تصویر می کشد. در این سبک هنرمند تصاویر عجیب الخلقه از موجودات فرا واقعی را موضوع قرار میدهد، موجودات و موضوعاتی که در دنیای واقعی یافت نمی شوند اما در دنیای هنرمند سورئال کاملا واقعی می نمایند. هنرمند سورئالیست برای تاثیر گذاری بهتر و بیشتر، می بایست اثر خود را با حداکثر کیفیت بصری و تکنیک بسیار بالا به نمایش بگذارد، این موضوع یکی از فاکتورهای اساسی در سبک سورئال می باشد. (یکی از دلایلی که اکثریت هنرمندان سورئال دوره های نقاشی و طراحی آکادمیک را به خوبی پشت سر گذاشته اند همین موضوع می باشد.) بنابراین هنر سورئال را می توان به مثابه خلق یک دنیای موازی در دل دنیای حاضر قلمداد کرد، و امروزه تاثیرات عمیق و وسیع این هنر را می توان در دنیای سینما، اسباب بازی ها، انیمیشن و بسیاری دیگر از هنرهای بصری ملاحظه کرد.
هنر سورئال را می توان هنر سوپرایز و تعجب نامید، ترکیبات بصری، در این هنر غیرمنتظره و بعضا غیر قابل شناسایی و عجیب و غریب هستند. با تمام این احوال بسیاری از منتقدان، صاحبنظران و هنرمندان این جنبش را در درجه اول یک جنبش هنری با بار بالای فلسفی و حاوی پیامهای اجتماعی و جامعه شناختی به حساب می آوردند. آندره برتون (شاعر و نویسنده فرانسوی) پیشگام و مبتکر نظریه فراواقع گرا و سورئالیسم بود و در دنیای هنر انقلابی عظیم برپا ساخت.
سورئالیسم از دل جنبش دادائیسم در طول جنگ اول جهانی متولد شد و خاستگاه اصلی این سبک هنری پاریس بود. بعد از سالهای 1920 این جنبش در تمام جهان پخش شد و تاثیرات قدرتمند و عمیقی بر روی فیلم، تئاتر، ادبیات و خصوصا هنرهای بصری (نقاشی و ...) گذاشت. این سبک هنری حتی بر روی موسیقی و زبان بسیاری از کشورها نیز تاثیرات بلقوه ای داشت. همینطور آثار جنبش سورئال را میتوان در دنیای سیاست، فلسفه و تئوری های اجتماعی نیز ملاحظه نمود. کلمه سورئالیسم در مارس 1917 (سه سال قبل از به وجود آمدن این جنبش در پاریس) توسط گیوم آپولینر (برجستهترین شاعر نخستین دهه قرن بیستم میلادی در فرانسه) مورد استفاده قرار گرفت. وی در نامه ای برای پائول درمه منتقد، نویسنده و شاعر بلژیکی نوشت: «همه چیز از قبل در نظر گرفته شده است! به نظر من استفاده از کلمه سورئالیسم بهتر از عبارتی است که من در ابتدا (ماورا الطبیعه) استفاده کردم». در هجدهم می 1917 نمایشی به نام بالرین های روس (با مدیریت سرگئی پاولویچ دیاگیلف منتقد هنری اهل روسیه که به عنوان بنیانگذار، پشتیبان و مدیر باله روسی شهرت یافت) با نویسندگی آپولینر بر روی صحنه رفت، در این نمایش که گروهی از هنرمندان بسیار معروف کار انجام و طراحی آن را بر عهده گرفته بودند بار دیگر از عبارت سورئالیسم استفاده شد، در این رویداد هنری اریک ساتی آهنگ ساز معروف فرانسوی که از اولین پایه گذاران موسیقی سورئال به شمار می رفت نیز حضور داشت.
برتون در ابتدا به جنبش دادائیسم ملحق شد و به نویسندگی در یک مجله هنری در پاریس پرداخت. در ادامه وی به تجربه سبک «خود کاری یا اتوماتیسم» پرداخت. این روش شیوه ای از آفرینش نقاشی و طراحی است که طی آن، هنرمند میکوشد بر هرگونه مهار عقلی و ضمیر آگاه بر حرکات دست خود فایق آید و اجازه دهد که ضمیر نیمه آگاه وی راهبر کنش هنری او باشد. این روش در ابتدا در سبک دادائیسم نمود پیدا کرد اما بعد ها در سبکهای سورئال و اکسپرسیونیسم نیز به اشکال متفاوت به کار برده شد. برتون به همراه فیلیپ سوپو کوشید که این روش را با نویسندگی تلفیق و هماهنگ کند و تخیلات و تجسم های ذهنی خود را بدون هر گونه سانسور به رشته تحریر درآورد. در ادامه او بسیاری از رویاها و تصورات خود را در مجلات به چاپ رسانید. در ادامه برتون و سوپو نسخه کامل تری از این یاداشتها را در کتابی با عنوان «زمینه های مغناطیسی» به چاپ رساندند. بعد از مدتی آنها به این نتیجه رسیدند که ادامه کار اتوماتیسم (خود کاری) تاکتیک بهتر و تاثیر گذارتری نسبت به سبک دادائیسم می باشد. بنابراین این گروه دونفره دست به گسترش و عضو گیری در رشته های مختلف هنری زده، و افرادی مانند پل الوار (نویسنده)، بنجامین پرت (شاعر)، رنه کرول (شاعر و نویسنده)، مکس موریس (هنرپیشه)، پیر ناویل (روزنامه نگار و منتقد هنری)، مکس ارنست، سالوادور دالی، مارسل دوشان، لوئیز بونوئل، من ری، هانس آرپ، آندره منسون و خوان ماری به این گروه پیوستند.
یکی از اهداف این گروه تغییر تجربیات انسانی اعم از نوع شخصی، سیاسی، فرهنگی و هنری آن بود، بدین معنی که انسانها میتوانند به دنیای پیرامون با یک دید و تفسیر جدید نگاه کنند. نگاهی که در ظاهر از واقعیت دور می باشد، اما این نگاه و بیان عجیب و غریب دقیقا مسائل و مشکلات پیرامون انسان را بیان می نماید. یک مثال بسیار زیبا برای فهم بهتر این مطلب می تواند «تداوم حافظه» اثر سالوادور دالی باشد. این اثر در سال 1931 اجرا شد و اکنون در موزه هنر مدرن نیویورک نگهداری میگردد. به تفسیر بعضی از منتقدین هنری از دید علمی این اثر یک نسخه بصری از تئوری نسبیت آلبرت انیشتین می باشد. در این اثر چهار ساعت در یک فضای کویر گونه نمایش داده می شوند، ساعتها شکل طبیعی ندارند و به نظر می آید که در حال ذوب شدن می باشند. مسئله رویا در هنر سورئال یکی از مهم ترین المانها می باشد و در این صحنه دالی می خواهد با به تصویر کشیدن ساعتهای دفرمه، گذر زمان در خواب را برای بیننده به تصویر بکشد. به تفسیر دیگر برای شخص به خواب رفته زمان به شکل دیگری در گذر می باشد. به این مثال توجه کنید:
احتمالا برای شما پیش آمده که ناگهان از خواب بیدار شده و این تصور را داشته باشید که هنوز نیمه شب می باشد اما وقتی به زمان دقت می نمایید درمی یابید که صبح شده! بنابراین زمان در خواب به شکل دیگری در گذر می باشد. تفسیر و تصور ما در دنیای بیداری از زمان با موقعی که در خواب هستیم کاملا متفاوت می باشد.
اما ساعت نارنجی که توسط مورچه ها پوشیده شده و در پایین صفحه مشاهده می شود بدین گونه تفسیر شده است که دالی همیشه مورچه ها را در اثر هنری سمبل زوال و فساد می داند. نشان دادن مورچه ها در این شکل طبیعت گذر زمان و عدم کنترل آن به دست بشر را به نمایش می گذارد. در مورد این اثر هنری تفسیر های بسیاری وجود دارد که از حوصله این بحث خارج می باشد. منظور از این تفسیر کوتاه در مورد این اثر هنری فقط روشن شدن این نکته بود که در دل یک همچین اثر به دور از واقعیت با تصاویر عجیب و غریب چه حجم از واقعیت های اجتماعی نهفته می باشد.
در طی سالهای 1930 جنبش سورئال به طور مستمر گسترش پیدا می کند، گروه سورئال در لندن نیز تاسیس شد و تحت رهبری برتون نمایشگاه بزرگ و قابل توجهی در لندن برگزار شد. در عین حال گروه دیگری نیز در بیرمنگام انگلستان تاسیس شد و به مقابله با گروه لندنی پرداخت، هرچند بعدها این دو گروه با یکدیگر متحد شدند. سالوادور دالی و رنه مارگیریت تبدیل به چهره هایی محبوب و شناخته شده در جامعه هنری شدند، در سال 1929 دالی به گروه پیوست و بین سالهای 1930 تا 1935 تاثیرات عمیقی بر جنبش و گروه گذاشت و اعتبار و شهرت زیادی به آن بخشید. سورئال در قالب بصری آن برای خود دارای شناسنامه شد و سعی کرد که با دوری جستن از عناصر عادی و طبیعی و استفاده از موضوعات فراواقعی، ذهن مخاطب را درگیر پیام نهفته در اثر هنری نماید. سال 1931 را می توان نقطه اوج این جنبش قلمداد کرد، رنه ماگریت با اثر «The Voice of Space» به میدان آمد، ایو تانگی اثر «Promontory Palace» را به نمایش گذاشت و دالی اثر تداوم حافضه را به دید عموم در آورد.
در سال 1930 پگی گوگنهایم مجموعه دار قدرتمند آمریکایی با مکس ارنست ازدواج کرد و این موضوع باعث حمایت این ابرقدرت مارکت هنر از نقاشان سورئالیسم شد. و به بیشتر شناخته شدن این سبک در میان طبقه ثروتمند کمک کرد و همچنین باعث کسب درآمد در میان هنرمندان این سبک شد.
در پایان باید یادآور شد که جنبش سورئالیسم تاثیرات بسیار گسترده ای را نه تنها بر جامعه هنری بلکه در تمام سطوح جامعه بشری بر جای گذاشت، این سبک هنری یکی از پول ساز ترین سبکهای هنری آوانگارد و در عین حال محبوب ترین آنها بوده و هست. به طوری که ما تاثیرات این سبک هنری را همچنان می توانیم در سینما (ژانر فانتزی و علمی تخیلی) تئاتر، انیمیشن و صنعت اسباب بازی در جهان مشاهده کنیم. واین موضوع را میتوان میراث ارزشمند سبک سورئالیسم دانست. این سبک هنری با وجود گرایشات پیچیده فلسفی، در عین حال بسیار مورد اقبال توده مردم قرار گرفت و می توان به این سبک به مثابه یک ابزار بسیار پرکاربرد در جهت معرفی، تبلیغ و بسط هنرهای بصری به عوام و توده مردم نگاه کرد.
دیدار - دریچه ای به کلاسهای اخیر
نگاه مختصری به آنچه که اخیرا در کلاسهای حضوری گذشته است.
فیلمهای کوتاه از کارهای در حال انجامی که در آموزشگاه نقاشی ایکاروس و توسط هنرجویان سیاوش مهویس صورت گرفته است.
نقاشی های ما با شما سخن میگویند
اثری از هنرمند آموزشگاه لیدا سماک
اثری از هنرمند آموزشگاه مهدیه عبدالعلی زاده
آثاری از هنرمند آموزشگاه بنفشه حسینی
کلاسهای ایکاروس
دیـــدگـــاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
بخشهای مورد نیاز علامتگذاری شدهاند *
مریم وزیری
زمان: چهارشنبه، ۲۶ خرداد ۱۴۰۰ | ۱۰:۵۸:۲۰
بسیار عالی و آموزنده بود. سپاسگزارم.
↩ پاسخ به پیام