نویسنده: ایکاروس، تاریخ انتشار: جمعه، ۲۳ اسفند ۱۳۹۸
شام آخر یک نقاشی دیواری (فرسک) و اثر مشهور لئوناردو داوینچی میباشد. داوینچی این نقاشی را با تکنیک خشک و بر روی دیوارِ زیر سازی شده و در سبک ایتالیایی انجام داده است. شام آخر در سالهای 1494 تا 1498 و بر روی دیوار صومعه سانتا ماریا دلا گراتزیه میلان و در ابعاد 4/60 در 8/80 متر اجرا شده است. این نقاشی یکی از مشهورترین نقاشی ها در سبک غربی محسوب میگردد و همینطور می توان از آن به عنوان یکی از مهمترین سمبلهای رنسانس نام برد. این نقاشی به روایت انجیل یوحنا، تصویر آخرین شام عیسی مسیح را با حواریونش به تصویر می کشد. مسیح در این صحنه اعلام می کند که یکی از حواریون به وی خیانت خواهد کرد و لئوناردو بهت و حیرت حواریون را از شنیدن این خبر نمایان میسازد.
به دلیل تکنیک مورد استفاده توسط لئوناردو (تکنیک خشک) و شرایط محیطی، تنها قسمتهای کمی از این نقاشی از گزندهای گذر زمان، بدور مانده و قابل روئیت می باشد. با این حال مرمت های بسیاری بر روی این اثر به انجام رسیده است. موضوع این نقاشی یک تم سنتی می باشد که غالبا برای سالنهای غذا خوری مکانهای مذهبی به تصویر کشیده می شده است. اگرچه در زمانی که لئوناردو این اثر را خلق کرد، آن مکان سالن غذاخوری نبوده است. در دوره ای که لئوناردو این اثر را خلق نمود ساختمان کلیسا به تازگی کامل شده بود. حامی لئوناردو، لودویکو اسفورتزا تصمیم به تغییر کاربری کلیسا گرفته بود و قصد داشت آنرا تبدیل به مقبره خانوادگی کند. به همین دلیل کاربری بسیاری از مکانها در مراحل پایانی ساخت تغییر کرد و برخی از این تغییرات نیز توسط دوناتو برامانته، معمار ایتالیایی به انجام رسید. بنابراین شام آخر در این محل برای یک سالن غذا خوری خلق نشد و در واقع اسفورتزا آنرا برای مقبره خانوادگی سفارش داد. در روبروی نقاشی شام آخر تصویر به صلیب کشیده شدن مسیح توسط جووانی دوناتو دا مونتورفانو کشیده شده است. این اثر نیز با روش شام آخر خلق شده است و امروزه این نقاشی نیز آسیبهای زیادی دیده است.
البته لازم به ذکر است که تردیدهایی وجود دارد در مورد اینکه احتمالا داوینچی در این نقاشی دست برده و بعضی از چهره های این نقاشی که مربوط به دوک میلان بوده، را وی کشیده است.
همانطور که گفته شد لئوناردو از سالهای 1495 تا 1498 بر روی شام آخر کار کرد. اما این فرایند به طور مستمر و مداوم نبوده است. با این حال تاریخ دقیق آغاز کار مشخص نیست. زیرا در دوره ای، آرشیو تاریخی این کلیسا از بین رفته است. اما اسناد نشان می دهند که در سال 1497 شام آخر به مراحل پایانی خود نزدیک شده است. نقل قول تاریخی می گوید که یک هیات که کار ساخت وساز آرامگاه خانوادگی را بر عهده داشته اند از تاخیر لئوناردو در تحویل اثر شکایت می کنند و همین امر منجر به عصبانیت استاد بزرگ می شود. وی در توضیح تاخیر خود می نویسد که نتوانسته یک چهره مناسب و شرور برای به تصویر کشیدن یهودا پیدا کند و همین امر منجر به تاخیر در پایان کار شده است. بنابراین لئوناردو گفته از چهره شخصی که بر علیه وی شکایت کرده (رئیس هیات ساخت و ساز) برای تصویر یهودا استفاده می نماید.
همانطور که گفتیم شام آخر یک نقاشی فرسک (دیواری) است. لئوناردو به عنوان یک نقاش، نقاشی با متریال رنگ روغن را ترجیح می داده است. این متریال به هنرمند این اجازه را می دهد که کار را به آرامی پیش برده و تغییرات را به سهولت انجام دهد. در نقاشی سبک فرسک این امکانات وجود ندارد. زمانی که این نابغه بزرگ شروع به نقاشی شام آخر کرد به تجربیاتی در نور و سایه و نورپردازی (chiaroscuro) در نقاشی رسیده بود و اکثر این امکانات را به واسطه تکنیک رنگ روغن به دست آورده بود. برعکس در تکنیک فرسک، تمام رنگها بر پایه آب می باشند و نقاش بر روی نوعی ملات خیس که حالت گچ گونه دارد کار می کند. قسمت های محتلف ساپورت تقسیم بندی شده و در روزها و نشستهای مختلف قسمت به قسمت کامل می شوند. اما برای این اثر، لئوناردو روش دیگری را انتخاب کرد. در ابتدا دو لایه جسو بر روی دیوار مورد نظر کار کرد و زیر سازی را انجام داد. در ادامه یک لایه از ماده ای شبیه قیر در کار استفاده نمود و سپس روی آنرا با لایه ای از صمغ پوشانید. پس از آن ماده سفیدآج (ترکیبی از کربنات و هیدرات سرب) را بر روی کار، استفاده کرد. این عملیات باعث می شد درخشندگی که در رنگ روغن وجود دارد با رنگهایی بر پایه آب نیز به دست بیاید. این روش در کتابی که نقاش قرن چهاردهمی ایتالیا به نام چنینو چنینی توضیح داده بود وجود داشت و لئوناردو این روش را از این کتاب انتخاب نمود. با این حال چینینی این نکته را ذکر کرده بود که این تکنیک ریسک بالاتری را نسبت به نقاشی فرسک دارا می باشد و برای احتیاط بهتر است که دست آخر کار به صورت خشک، انجام شود. بدین معنی که توصیه می شود برای شروعِ دست آخر، حتما لایه زیرین کار کاملا خشک باشد.
اما این اثر نقاشی با وجود آسیب های بسیاری که دیده است همچنان یکی از بزرگترین شاهکارهای هنرهای بصری در تاریخ هنر محسوب می گردد. از جنبه های تکنیکی آن گرفته تا نکات مفهومی و روانشناختی که در آن قرار دارد همه و همه منجر به خلق یک شاهکار شگفت انگیز و زیبا شده است. همانطور که قبلا گفته شد این اثر، آخرین شام مسیح با حواریون خود را به تصویر می کشد و در این محفل مسیح به دوازده یار خود اطلاع می دهد که یکی از آنها به وی خیانت خواهد کرد. در این صحنه لئوناردو به شکل استادانه ای این دوازده نفر را به تصویر می کشد. به طوری که عکس العمل هر یک از آنها را به شکل جداگانه ای ترسیم می کند. استاد بزرگ در صورت هر یک نوعی حالت روانشناختی را به تصویر می کشد. از خشم گرفته تا بهت زدگی و شوک، و هر یک را در درجات مختلف و با توجه به خصوصیات فردی، به طرز زیبا و شگفت انگیزی نمایش می دهد. هر یک از این حواریون به واسطه یک نسخه خطی که در قرن نوزدهم میلادی یافت شده شناسایی می شوند. قبل از کشف این نسخه خطی تنها تصاویر یهودا، پیتر، یوحنا و خود مسیح تشخیص داده شده بود. اما اسامی دیگر شخصیت ها از چپ به راست ناتانائیل، یعقوب پسر حلفا و اندریاس قدیس می باشند که در چهره هر سه این افراد می توان حیرت را مشاهده کرد. سه نفر دیگر، یهودای اسخریوطی، پِطرُس یا شمعون و یوحنا می باشند. یهودا ترکیبی از قرمز، سبز و آبی را بر تن کرده است و صورت وی در سایه قرار گرفته است. او در تصویر خود را به عقب کشیده و این عکس العمل را می توان ناشی از افشا شدن نقشه اش به حساب آورد. وی یک کیف کوچک را محکم در آغوش گرفته، احتمالا درون این کیف نقره هایی می باشد که در ازای خیانت به مسیح دریافت کرده است. اما نظر دیگر این است که وی مسئول نگهداری پول سایرین است و داخل این کیف پول تمام افراد برای خرج کردن قرار دارد. وی همچنین در حال واژگون کردن ظرف نمک می باشد که این تفسیر از نمک خوردن و نمکدان را شکستن می شود. او تنها کسی است که آرنج خود را بر روی میز قرار داده و همینطور سر او نسبت به دیگر افراد حاضر در صحنه پایین تر قرار دارد. پِطرُس در صحنه ابراز خشم می کند و ظاهرا چاقویی نیز در دست دارد و خود را آماده واکنش خشونت آمیز در زمان دستگیری مسیح می نماید. پِطرُس در این صحنه به طرف یوحنا خم شده است و به شانه وی اشاره می کند و به او می گوید که نام شخص خیانتکار را از مسیح بخواهد. یوحنا جوان ترین حواریون می باشد و به نظر می رسد که در حال تکیه دادن به پطرس می باشد. اما اسامی سه نفر دیگر حواریون از سمت راست به چپ توما، یعقوب پسر زبدی و فیلیپ می باشد. توما به طور واضح ناراحت به نظر می آید و انگشت اشاره خود را به نشان عدم باور به قیامت به طرف بالا گرفته است. یعقوب بازوهای خود را به حالت باز گرفته است. اما به نظر می رسد که فیلیپ در حال درخواست توضیح می باشد. متی، تادئوس و شمعون قانوی سه نفر آخر گروه هستند. متی و تادئوس به طرف شمعون برگشته اند و به جستجوی جواب سئوالها از وی هستند. به مانند آثار دیگری که از رویداد شام آخر توسط هنرمندان دیگر در این دوره به تصویر کشیده شده است در اثر لئوناردو نیز تمام کاراکترهای صحنه در یک طرف میز نشسته اند و کسی پشت به بیننده نمی باشد. در نسخه های دیگر شام آخر که توسط هنرمندان دیگر اجرا شده است یهودا غالبا جدا از دوازده نفر دیگر قرار می گیرد و یا به واسطه هاله ای که یازده نفر دیگر دارند و وی فاقد آن می باشد از آنها جدا می شود. در عوض لئوناردو فرد خیانتکار را در سایه قرار داده است. در لحظه ای که یهودا از شنیدن این خبر کاملا عصبی به نظر می رسد اقدام به برداشتن تکه نانی می کند که دو نفر دیگر نیز قصد برداشتن آنرا داشتند. در این بین مسیح تکه نانی را به سمت یهودا با دست راست خود تعارف می نماید. خواننده توجه داشته باشد که این نابغه بزرگ یک تصویر ثابت را چگونه به مانند یک فیلم متحرک پویا و چند وجهی خلق کرده است. به طوری که بیننده با نگاه کردن به این شاهکار در لحظه درگیر چند اتفاق در کنار هم می شود. زوایا و نورها در این نقاشی به مسیح ختم می گردد. یک نور نبستا گرم و قوی بر روی گونه سمت راست وی نشسته است که این نور به صورت ناخودآگاه توجه مخاطب را به او جلب می نماید. این نقاشی تسلط استادانه لئوناردو را بر پرسپکتیو و طراحی به طور واضح نشان میدهد. به طوری که نگاه بیننده از تمام نقاط نقاشی به طرف مسیح منتقل می گردد. به بیان دیگر مسیح در مرکز ترکیب بندی این نقاشی قرار دارد. و در انتهای این حرکت نگاه بیننده به صورت و چشمان مسیح ختم می شود که او نیز نگاه خود را به تکه نانی که دست چپش به آن اشاره دارد دوخته است. این اثر یکی از سمبلهای پرسپکتیو یک نقطه ای در دنیای هنر به حساب می آید.
طبق گزارشات و اسناد به دست آمده لئوناردو برای طراحی صورتها و فیگورهای صحنه از مردم عادی که در شهر میلان می زیسته اند استفاده کرده است. گزارشهایی نیز وجود دارد که هیات ساخت کلیسا به اسفورتزا شکایت کرده و استاد بزرگ را به تنبلی متهم کرده بودند. شکایت آنها نیز مبنی بر این بوده که لئوناردو در خیابانهای میلان پرسه می زند و در پی خلافکاران و تبهکاران می گردد. در حالی که آنها این موضوع را درک نمیکردند که هدف لئوناردو از گشتن در پی خلافکاران یافتن چهره مناسب برای صورت یهودای خائن در پروژه نقاشی بوده است.
اما این اثر تحسین همگان را برانگیخت. به طوری که نسخه های متعددی از روی آن کپی شد. از مهمترین کپی هایی که تاریخ آنها به نسخه اصلی بسیار نزدیک است می توان از کپی های دستیاران لئوناردو نام برد. این نسخه ها تقریبا به اندازه ورژن اصلی هستند و به شکل کامل و دست نخورده باقی مانده اند. یکی از این نقاشی ها توسط جامپیترینو اجرا شده است که اکنون در آکادمی سلطنتی هنر لندن می باشد. دیگر کپی از شام آخر اثر آندرهآ سولاری می باشد که اکنون در موزه تونجرلوآبی بلژیک نگهداری میشود.
اما این اثر بزرگ نه تنها در دوران خود بازخوردهای عظیمی ایجاد کرد و هنرمندان نسبتا زیادی از آن الهام گرفتند بلکه در دوران مدرن نیز منشاء الهام هنرمندان بسیاری قرار گرفت. در سال 1955 سالوادور دالی یک نسخه متفاوت از شام آخر را خلق کرد که در آن مسیح را با موهای طلایی و بدون ریش نشان میدهد. در این صحنه مسیح دست خود را به طرف بالا گرفته و به یک نیم تنه روح مانند اشاره می نماید در حالی که تمام حواریون به طرف مسیح تعظیم کرده اند و صورت هیچ کس مشخص نیست. این اثر یکی از محبوب ترین آثار نقاشی مدرن می باشد که با الهام از اثر نابغه تمام دوران لئوناردو خلق شده است.
هنرمند مشهور دیگر که با الهام از شام آخر دست به خلق یک کار هنری زد مجسمه ساز اهل ایالات متحده ماریسول اسکوبار می باشد که با استفاده از چوب یک حجم سه بعدی از شام آخر را خلق نمود. در سال 1986 به هنرمند مشهور آمریکایی اندی وارهول سفارش یک سری نقاشی با استفاده از موضوع شام آخر داده شد، که این مجموعه در شهر میلان ایتالیا به نمایش درآمد. این مجموعه آخرین مجموعه این هنرمند بود که قبل از مرگش اجرا شد.
در دنیای هنر مدرن بسیاری از هنرمندان از شام آخر الهام گرفتند و نه تنها در نقاشی و مجسمه سازی بلکه در حوزه ادبیات و حتی سینما نیز این اتفاق افتاد.
در پایان باید گفت علیرغم آسیب های بسیاری که به این اثر بزرگ هنری در طول دورانها وارد شده است این نقاشی همچنان در ردیف یکی از قدرتمندترین و تاثیرگذارترین آثار هنری در تاریخ هنر جهان قرار می گیرد. به بیان دیگر لئوناردو داوینچی این ارباب هنر در تمام دورانها بار دیگر جهان هنر را مبهوت قدرت نمایی و نبوغ خود کرد.
دیدار - دریچه ای به کلاسهای اخیر
نگاه مختصری به آنچه که اخیرا در کلاسهای حضوری گذشته است.
فیلمهای کوتاه از کارهای در حال انجامی که در آموزشگاه نقاشی ایکاروس و توسط هنرجویان سیاوش مهویس صورت گرفته است.
نقاشی های ما با شما سخن میگویند
آثاری از هنرمند آموزشگاه سحر تربر
اثری از هنرمند آموزشگاه میترا بهاری
اثری از هنرمند آموزشگاه فاطمه مرتضی طاهری
کلاسهای ایکاروس
دیـــدگـــاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
بخشهای مورد نیاز علامتگذاری شدهاند *