نویسنده: ایکاروس، تاریخ انتشار: سه شنبه، ۲۲ شهریور ۱۴۰۱
یکی از مهمترین چهره های آکادمیک قرن نوزدهم میلادی نقاش و مجسمه ساز فرانسوی ژان لئون ژروم می باشد. آثار این هنرمند در طیف بسیار وسیعی توسط هنرمندان دیگر باز تولید و اجرا شده است. از ژروم به عنوان مشهور ترین نقاش زنده جهان در سال 1880 نام برده می شد. این نقاش علاوه بر ژانر آکادمیک در ژانرهای نقاشی تاریخی، میتولوژی یونان، سبک شرقی پرتره و سبکهای دیگر نیز استاد بود. می توان گفت که این هنرمند دنیای آکادمیک نقاشی را به اوج نقطه هنری در دوران خود رساند و در آن تحولی خیره کننده ایجاد کرد. این نقاش همچنین یک مدرس هنر نیز بوده است و دارای یک لیست بسیار طولانی از هنر جویان می باشد.
ژروم در شهر وزول فرانسه متولد شد. او در سال 1940 به پاریس رفت و در آنجا زیر نظر پل دُلاروش آموزش دید. کمی بعد به همراه دُلاروش به ایتالیا رفت. در این سفر از ونیز، فلورانس، رم، واتیکان و پمپی بازدید کرد. پس از بازگشت از ایتالیا مانند بسیاری از شاگردان دُلاروش به آتلیه چارلز گلیر پیوست و برای مدت کوتاهی در آنجا تحصیل کرد. کمی بعد آتلیه را ترک گفت و در مرکز هنری مشهور و اثرگذار اکول ده بوزار شروع به تحصیل نمود. در سال 1846 در مسابقات جایزه بزرگ رم شرکت کرد، اما در رقابت شکست خورد. دلیل شکست وی نیز عدم تسلط بر طراحی و نقاشی فیگوراتیو بود. نقاشی وی تحت عنوان جنگ خروس که در سال 1846 خلق شده است یک مرد جوان را با یک دختر جوان با لباسی نازک به تصویر می کشد که در حال تماشای جنگ دو خروس هستند. در پس زمینه این نقاشی خلیج ناپل به تصویر کشیده شده است. ژروم این نقاشی را برای شرکت به سالن فرستاد و اثر پذیرفته شد. پس از نمایش، مدال درجه سه را برای هنرمند به ارمغان آورد. این نقاشی تبدیل به سمبل جنبش نئو گرگ در اروپا شد. این نقاشی مورد حمایت تئوفیل گوتیه شاعر، نویسنده و منتقد هنری مشهور فرانسوی قرار گرفت. همین امر منجر به شهرت بیش از پیش ژروم در میان جامعه هنری شد. می توان گفت که با همین اثر هنری بود که ژروم به صورت مستمر و رسمی حرفه هنری خود را آغاز نمود. در این میان ژروم رویای همیشگی خود برای بدست آوردن جایزه رم را رها کرد و تصمیم گرفت که از این موفقیت ناگهانی و غیر منتظره نهایت بهره را ببرد.
وی نقاشی دیگری با نام عیسی شیرخوار و سنت جان و آناکریون، باکوس و اروس را خلق و در سال 1848 آنرا به سالن پاریس ارائه نمود. این بار وی مدال درجه دوم را برای این اثر از آن خود کرد. در سال 1849 دو نقاشی دیگر به نامهای میکل آنجلو و پرتره بانو را خلق کرد.
در سال 1851، گلدانی را که بعداً توسط امپراتور ناپلئون سوم فرانسه به شاهزاده آلبرت تقدیم شد، تزئین کرد، که اکنون بخشی از مجموعه سلطنتی در کاخ سنت جیمز لندن است. در سال 1852 یک سفارش کار دریافت کرد. این سفارش یک نقاشی با سوژه تمثیلی بود که انتخاب موضوع ان به عهده خود هنرمند گذاشته شده بود. ژروم سوژه ای با عنوان عصر آگوستوس میلاد مسیح را انتخاب کرد. موضوع این اثر بدین صورت بود که مصادف با تولد مسیح سران ملل تسخیر شده به دست آگوستوس برای ادای احترام به حضور وی آمده بودند. ظاهرا هدف هنرمند نقاش در کنار خلق اثر نمایش خوشایند امپراتور ناپلئون سوم نیز بوده است. زیرا اولا سفارش اثر توسط دولت وی داده شده بود و ثانیا امپراطور را به آگوستوس تشبیه کرده بودند.
برای این پروژه پیش پرداخت قابل توجهی دریافت و با از استفاده از این پول امکان سفر و تحقیقات را پیدا کرد. وی به همراه یک بازیگر و کمدین به نام ادموند گوت به قسطنطنیه سفر کرد. پس از آن از ترکیه، یونان و سواحل دانوب بازدید نمود. در سال 1853 ژروم به یک استودیو متفاوت در پاریس نقل مکان کرد. در این محل جدید هنرمندان بسیاری در رفت و آمد بودند و ژروم با آنها ملاقات می کرد. ژرژ ساند رمان نویس، هکتور برلیوز آهنگساز، یوهانِس برامس پیانیست و رهبر ارکست آلمانی ، جواکینو روسینی آهنگساز ایتالیایی، تئوفیل گوتیه و ایوان سرگئییویچ تورگنیف شاعر و نمایشنامه نویس روس از این دسته بودند. در سال 1854 کلیسای سنت ژروم در پاریس را تزئین نمود. در این آثار می توان تاثیر مکتب انگرس (ژان اگوست دومینیک آنگْر) بر آثار مذهبی او دید. در نمایشگاه جهانی 1855 پیفرارو، چوپان، عصر آگوستوس، تولد مسیح را ارائه کرد، اما این نقاشی ساده تفریح در اردوگاه روسیه بود که بیشترین توجه را به خود جلب نمود.
در این مرحله از زندگی هنری ژروم به مصر مسافرت می کند و وارد فاز منحصر به فرد و جدیدی از خلق آثار هنری میشود. در واقع در این دوره به سبک اورینتالیسم (شرق گرایی) گرایش پیدا میکند. در سال 1856، ژروم برای اولین بار از مصر دیدن میکند. برنامه سفر او تور کلاسیک بزرگ خاور نزدیک بود. وی از نیل به قاهره رفت. بعد از آن از شبه جزیره سینا دیدن کرد. کمی بعد از طریق سینا به اورشلیم رفت و پس از آن از به دمشق. پس از این بازدید ها بود که آیینهای مذهبی عرب، صحنه ها و مناظر شمال آفریقا را به تصویر کشید. در این میان نقاشی هایی وجود دارد که در آن فضای شرقی با تصویر برهنگی زنانه ترکیب شده است. بازار برده ها، استخر بزرگ بورسا، استخر در حرمسرا و موضوعات مشابه، آثار تخیلی بودند که در آن ژروم جزئیات معماری خاورمیانه را که با دقت مشاهده کرده بود با ایده آل گرایی فیگوراتیو غربی ترکیب نموده و آثاری زیبا و منحصر به فرد را خلق کرد.
ژروم در سفرهایش لباس ها و مصنوعات را خریداری می کرد و آنها را با خود برای کار به استودیو می برد. همچنین در سفرهایی که داشت شروع به نقاشی رنگ روغن از فضا ها برای صحنه بکگراند اثر می کرد. وی در قسمتی از خاطراتش اینگونه می گوید که نقاشی های رنگ روغنی که در محل انجام می شد بسیار مهم بودند. او می گوید حتی پس از راهپیمایی سخت و طاقت فرسا زیر نور آفتاب به محض اینکه به محل می رسیدیم شروع به کار و نقاشی می کردم. آه! چقدر چیزهای مختلف و مهم باقی ماند که من تنها خاطره آنها را با خود آورده ام. ژروم با خلق اثر خیابان سزار! موریتوری ته سالوتانت به سبک کلاسیک بازگشت. این نقاشی در سال 1859 در سالن به نمایش گذاشته شد. این نقاشی با اقبال مناسبی از طرف مخاطبان مواجه نشد. شاه کاندول اثر بعدی بود که در همان سال به تصویر کشیده شد که این نقاشی نیز موفقیت چشمگیری را برای این هنرمند نداشت. در سال 1863 با دختر یک فروشنده آثار هنری ازدواج کرد. پس از این ازدواج خانه خود را عوض نموده و در کنار آن یک استودیو بزرگ مجسمه سازی با امکانات را دایر کرد.
ژروم به عنوان یکی از سه استاد اصلی در مدرسه هنرهای زیبا منصوب شد. او با شانزده دانش آموز شروع کرد. بین سالهای 1864 تا 1904، بیش از 2000 دانش آموز حداقل بخشی از آموزشهای هنری خود را از طریق آتلیه ژروم در اکول ده بوزار دریافت کردند. مدتی بعد درخواست برای کلاسهای وی به حدی زیاد بود که برای شرکت در کلاسها از هنرجویان آزمون ورودی گرفته میشد و تنها منتخبین اجازه شرکت در کلاسها را داشتند. به نحوی که شرکت در کلاسهای او به نحوی به خودی خود افتخار و نوعی رزومه به حساب می آمد. ژروم هنرجو های خود را با ترغیب آنها به کپی کردن از روی آثار آنتیک آموزش میداد. در کنار این آموزش او برروی کار از روی مدل زنده تاکید داشت و مدل های مختلف با شرایط بدنی گوناگون را برای کار انتخاب می کرد. در کنار کار فیگور بر روی پرتره مدل ها نیز مطالعه می کردند. نحوه کار طراحی فیگور هم از این قرار بود که قبل از کار بر روی یک فیگور کامل ابتدا از نیم تنه شروع کرده و سپس به کار از فیگور کامل می پرداختند. پس از این که هنرجویان در طراحی به تسلط نسبی و قابل قبول می رسیدند اجازه داشتند که کار با رنگ روغن را آغاز نمایند.
نکته مهم در آموزش این استاد این بود که هنرجویان قبل از پرداختن به تنالیته می بایست بر روی تناسبات تسط و مهارت سطح بالا پیدا می کردند. در آتلیه ای که ژروم در آکادمی برای آموزش انتخاب کرده بود کف سالن شیب داشت و بدین ترتیب تمام هنرجویان بر مدل مسلط بودند. دانش آموزان به ترتیب از سطح ابتدایی تا ارشد دور مدل می نشستند. ترتیب به این صورت بود که ابتدا هنرجویان در نزدیک ترین حالت به مدل قرار می گرفتند و سپس هنرجویان ارشد تر، زیرا هنر جویان ارشد می بایست فیگور را به صورت کامل ترسیم می کردند اما هنرجویان تازه وظیفه ترسیم قسمتی از بدن و مطالعه آناتومیک را بر عهده داشتند. کلاسهای ژروم شنبه ها و چهارشنبه ها بود و از او به عنوان یک منتقد سخت گیر و جدی یاد می شد. یکی از شاگردان آمریکایی او، استفان ویلسون ون شیک، اظهار داشت که ژروم در قضاوت بی رحم بود و در عین حال شخصیتی کاریزماتیک و جذاب داشت.
اگر بخواهیم در مورد میراث هنری و تاثیر گذاری یک هنرمند صحبت کنیم بدون شک ژان لئون ژروم جزو صدر نشین ها خواهد بود. میراث این استاد بزرگ از طریق شاگردان وی که بسیاری از آنها تبدیل به هنرمندانی بزرگ و صاحب سبک شدند در تمام دنیا پخش شد. لیست این هنرمندان بسیار طولانی است و اگر بخواهیم به تعدادی از آنها اشاره کنیم می توان به اودیلون ردون نقاش نماد گرای فرانسوی، مری کسات نقاش آمریکایی، واسیلی واسیلیویج ورشچگین نقاش رئالیست روسی ، استانیسلاو چلبوسکی نقاش لهستانی و هوشی یاماموتو نقاش ژاپنی اشاره کرد. انرژی فوق العاده، زندگی طولانی و حرفه ای و محبوبیت مثال زدنی این استاد بزرگ منجر به موفقیت وی و تولید مجموعه عظیمی از آثار شد که هم اکنون در موزه های بزرگ و معتبر جهان نگهداری می شود. حدود 700 نقاشی و 70 مجسمه از این هنرمند بزرگ باقی مانده است. آثار این هنرمند جزییات دقیق و حیرت انگیزی دارد و با لایه های نازک رنگ کار شده است. این هنرمند در دوران حیات خود 144 تابلوی نقاشی به آمریکایی ها فروخت که تقریبا یک چهارم تولیدات او می باشد. به طور کل کلکسیونرهای آمریکایی مشتری اصلی نقاشی های این هنرمند هستند. آثار وی در زمینه فرهنگ شرق و اعراب دید بهتری را به مردم و محققین داده است. امروزه آثار این هنرمند طرفداران بسیاری در میان هنردوستان و کلکسیونرهای خاور میانه بدست آورده است و قیمت آثار وی پیوسته در حال صعود می باشد. پس از قرن نوزدهم قیمت آثار این هنرمند به شدت افول کرد به طوری که در سال 1942 یکی از نقاشی های وی به قیمت 500 دلار فروخته شد! اما اکنون محبوبیت بسیاری پیدا کرده است و در سال 2007 نقاشی زیبایی محجبه به قیمت حدود دو میلیون پوند فروخته شد و هم اکنون در موزه دوحه قرار دارد.
دیدار - دریچه ای به کلاسهای اخیر
نگاه مختصری به آنچه که اخیرا در کلاسهای حضوری گذشته است.
فیلمهای کوتاه از کارهای در حال انجامی که در آموزشگاه نقاشی ایکاروس و توسط هنرجویان سیاوش مهویس صورت گرفته است.
نقاشی های ما با شما سخن میگویند
اثری از هنرمند آموزشگاه لیدا سماک
اثری از هنرمند آموزشگاه فاطمه جانمحمد زاده
اثری از هنرمند آموزشگاه صبا عزیز زاده
کلاسهای ایکاروس
دیـــدگـــاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
بخشهای مورد نیاز علامتگذاری شدهاند *